ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا
@wanggun2000

عضو شورای عالی

خیلی وقت گذشته مشاور آجیته

منو به خاطر سهل انگاری ببخشین

 

امور قصر اخیرا سخت شده

من فقط یک پیرمردم که یه موقعیتی داره

 

کی میدونست همچین اتفاقی میفته؟

 

بی معنیه،شما بالاترین مقام قصرو دارین

بیاین بریم

 

خوبه. خیلی خوبه

به من گوش کنین

 

بله

قدرت ذهن خوانی من امروز در این اتاق فقط صداقت و تقوا

رو نشون میده که از این بابت خیلی خوشحالم

لطفتون بی پایانه اعلیحضرت

در مراسم قبلی ارواح شیطانی رو شکست دادیم

 

آن ها وارد مراسم شده بودن و
اون رویداد مقدسو خدشه دار کردن

این جلسه رو تشکیل دادم تا کار هایی
که میتونیم انجام بدیم

تا مسئول امورر سلطنتی چیزی رو قرائت کنه

 

بله اعلیحضرت

 

ایا شما حکم سلطنتی رو دارید؟

بله اعلیحضرت من اونو در اختیار دارم

 

خوبه،براشون بخون

 

بله اعلیحضرت

 

به دستور اعلیحضرت مایتریای بودایی

محتویات حکم سلطنتی این چنین است

 

اعلیحضرت دستور زیر رو صادر می کند

 

اولین مورد فتح شماله

ارتش جدیدی تشکیل بدین

 

این ارتش جدید شامل سواره نظام نخبه
پیاده نظام و دریایی خواهد بود

مهندسین محصولات زراعی
هم شامل فتح شمال میشن

 

..اما این

من از سختی هایی که مردمم میکشن آگاهم

ولی اگه ما بخوایم استراحت کنیم

برای حفظ کردنو تشکیل ارتش جدید

وظایف سربازی برای مردم دوبرابر میشه

و در اشراف این مورد به طور یکسانه

اعلیحضرت من میترسم که شاید در وضعیت بحران اقصادی ای که الان داریم

این کار غیر ممکن باشه

حکم سلطنتی داره خونده میشه

 

دبیر سلطنتی ادامه بدید

بله اعلیحضرت

آموزش و استخدام و همچنین مدریت
امور مالی ارتش

به طور مناسب بین همه تقسیم میشه
تا انجام وظیه کنن

برای اثر بخشی این مورد
زبان خارجی آموزش داده میشه

 

بدست آوردن اطلاعات خارجی مهم خواهد بود

اطلاعات دقیقی از قلمروی دشمن
حائز اهمیت خواهد بود

از این دستور اطاعت کنید

بله

 

گوش بدید

بله

من قصد دارم که از قدرت دفاعیمون در برابر شیلا و بکجه محافظت کنم و

 

ارتش جدیدی برای فتح شمال بسازم

دیگه هیچ سوال و اعتراضی در این مورد پذیرفته نیست.

افسران برای این جنگ باید تصمیم گیری کنن

وزیر ساخت و ساز؟

 

بله اعلیحضرت

شما بر ساز و کار و اداره تشکیل ارتش جدید نظارت میکنید

بله اعلیحضرت

 

باعث افتخارمه که این وظیفه مهم به من محول شده

و مشاور

بله اعلیحضرت

من شما رو مدیر کل این امور میکنم
تا به همه چی نظارت داشته باشین

کل عملیات رو زیر نظر بگیرین

 

لطفتون پاینده باد

ژنرال ها هوان . لی . بائه و کیم هم بر

تمرینات نظامی و امورات فیزیکی دیگه تحت فرمان

وزارتخونه نظامی نظارت میکنند

 

لطفتون پاینده باد

پیشرفت های روزانه توسط شخص من نظارت میشه

تکرار میکنم. هیچ سوال و اعتراضی در این مورد پذیرفته نیست

به شما هشدار میدم تعهدات خودتونو انجام بدین

عدم انجام وظیفه منجر به مرگ شما میشه

این موضوع مرگ و زندگیه

 

مرگ و زندگی

 

این نتیجه جلسه امروز بود

 

متاسفم نتونستم زود تر از این
به دیدن شما بیام

من به همراه پدرت که جلسه داشت
به قصر امدم

خوش حالم که امدین،مادر

ولی میترسم چیزی خوشایندی نتونم به شما بگم

تاریکی کل قصرو فرا گرفته

بله درست میگید

مردم از اتفاقی که تو مراسم افتاد وحشت زده شدن

 

بله من مطمئنم

 

شایعاتی تو شهر وجود داره که میگن

بگین مادر

اونها میگن که اعلیحضرت بعد از اینکه از اون جراحت حالشون بهتر شده

به کلی تغییر کردن

حقیقت داره؟ شما چی فکر میکنین مادر؟

 

خب من فکر میکنم که امکانش هست ولی

 

اونها راست میگن مادر

اعلیحضرت بیماره
یک بیمار

چی؟

اون مرد خوبی بود
که به کسی آسیب نمیزد

ولی حالا بدون فکر کردن زندگی یک انسانو به راحتی میگیره

 

بله،دیدمش
از ترس دارم میلرزم

شما باید مراقب باشین به پدر هشدار بده

" مراقب باش وگرنه میمیری"
این هشدار اعلیحضرت بود

من از این اتفاق خیلی میترسم،ملکه

کسی نمیدونه که در آینده چه اتفاقی میفته مادر

به پدر بگو هوشیار باشه

اعلیحضرت مرد دلسوزی نیست

این واقعیت که شما پدر و مادر من هستید برای اون هیچ فرقی نمیکنه

ما باید اینو یادمون باشه مادر

 

بله ملکه

 

همسر عزیزم،لطفا شرایط این مرد درمانده رو درک کنید

وضعیت کشور نسبت به زندگی یک
سرباز با ارزش تره

من پیروزی اخیرو به ارباب یو مدیونم

 

برای همین باید با دخترش ازدواج کنم

 

اون با اعضای خانواده من اعلیحضرت

با پدرت حرف زده واجازه رو گرفته
واسه هم نمیتونم

از دستور سرپیچی کنم

 

لطفا وضعیت منو درک کنید و منتظر بازگشت من باشین

من جزئیاتش رو توضیح خواهم داد

 

این به این معنیه که شوهرمون میخواد زن دیگه ای بگیره؟

بله،اون دستوری داده تا شما
از جزئیاتش مطلع بشین

تا رضایت شما رو بدست بیاره

برای صلاح این کشور گان با این کار موافقت کرده

 

خواسته های ما اهمیتی نداره

 

درسته،ما نمیتونیم در این مورد کاری بکنیم

حالا باید چیکار کنیم دویونگ؟

 

اون انتخاب دیگه ای نداره و باید از دستور کشوری اطاعت کنه

 

هر چند تو خونه همسر ماست
ولی اون خدمتگزار این کشوره

 

بویونگ،بیا قبول کنیم

گفتی قبول کنیم؟

 

انتخاب دیگه ای هم داریم؟

 

پدران ما هردوشون رضایت شون رو اعلام کردن

 

این مورد خارج از اختیار ماست

 

ولی...نمیتونم باور کنم که این اتفاق واقعا داره میفته

 

ما باید برای این آماده بشیم

 

شوهر ما نظر ما رو خواسته به خاطر
اینکه به ما توجه داشته

این خودش معنی زیادی داره

 

من نمیدونم
من هیچی نمیدونم

من فقط نا امید شدم

 

چرا باید دنیای مردها اینجوری باشه؟

 

...راهی نیست

نه،نیست
اون یک چیز غیر ممکن میخواد

ما هیچ شانسی نداریم تا نظر خودمونو بگیم

من میدونم به عنوان رئیس کل شورا
قدرت خودمونو از دست دادیم

این خیلی زیادیه

 

اجیته به نقش اصلی تبدیل شده

اون به اندازه کافی کارهای حاشیه ای انجام داده

 

ولی اون الان در مرکز همه چیز قرار داره

درسته،حتی موقعیت مشاور رو هم تهدید میکنه

قبول دارم ارباب یو

چه طوری به اینجا رسیدیم؟

اون ترس هست که به سختی میتونیم نفس بکشیم

هدفهای اعلیخضرت به کلی غیر واقعیه

نتایج نا امید کننده اونو شدیدا عصبانی کرده

 

...کاش میتونستم کاری بکنم

 

منم همین طور
ناراحتی من بدتره

 

انگار داریم استراحت میکنیم

بله

 

نمیشه روزهای رفته رو برگردوند

یک مکان جنگ امن تر از موقعیت هایی مثل الانه

 

همه دارن در مورد حکم سلطنتی حرف میزنن

 

من نمیتونم اونارو سرزنش کنم

انها دستور دارن درختی که نمیتونه رشد
کنه رو کاری کنن که رشد کنه

عبور از رودخانه ای که نمیشه ازش عبور کرد

 

این ماموریت خودکشیه

من از دستور اعلیحضرت متعجب شدم

 

همه اینها کار آجیته ست

 

نه،این رویای همیشگی اعلیحضرت بوده

اجیته ولی باعث میل بیشتر
برای رسیدن به این آرزو بوده

حکم سلطنتی برای همه یکسانه

 

ما نمیتونیم کاری بکنیم
اطاعت همیشه نشانه وفاداری نیست

 

شما باید راهی پیدا کنین
تا جلوشونو بگیرین

نه این خیلی دیره. اعلیحضرت خیلی بیماره

 

بیماری روانی شدید گرفته

امیدوار بودم که به ما کمک کنه

آوردن استاد پزشک؟

 

هیچس کسی دیگه ای وجود نداره

پزشک ها درمانی ندارن
نشانه ها دارن بدتر مبشن

اجیته داره از این موضوع استفاده میکنه

من نمیدونم که چیکار کنم

 

من فرمانده یوم رو به وزارتخونه نظامی منتقل کردم

بله،میدونم
کار خوبی میکنی

من سرخوردگی و ناامیدی رو حس میکنم

داریم افراد وفادارو از دست میدیم ولی
اعلیحضرت

به نظر نمیرسه همچین چیزی رو بدونه

استاد پارک

بله مشاور

لطفا برین استادو پیدا کنین بیارینش اینجا

این کارو میکنم مشاور

اعلیحضرت بیماره،دستور کشتن میده و
به خاطر بیماری اونه

 

بیماری درمان بشه همه چی درست میشه؟

 

روی شما حساب میکنم محقق پارک
لطفا پیداش کنین

 

این کارو میکنم ولی

 

زندگی غیر قابل کنترله

برای درست کردن جهان میخوای کاری بکنی
ولی در آخر شکست میخوری

من باید جلوی شرارت های اجیته رو بگیرم

چه طوری میتونم به مشاور کمک کنم

..تا اعلیحضرت سلامتیشو بدست بیاره

چیزی که میمونه پشیمانیو تاسفه
من نمیتونم کاری کنم

 

پارک یو...سوابق تاریخی در موردش میگن که

او بسیار مورد احترام بوده

از کاری های گونگ یی ناامید میشه
و بعدش هم ناپدید میشه

وقتی که وانگ گان خودشو نشون میده
دوباره ظاهر میشه

تا اونو به تخت برسونه

پارک در جست و جوی استاد پزشک
قصر رو ترک کرد

ولی اون هرگز برنمیگرده

این یک شکست دیگه برای مشاور خواهد بود

 

چوی اونگ

بله اعلیحضرت

ایا این درباره پادشاهان گذشته چین ثبت شده؟

بله

آجیته همیشه با ستایش درباره کین شی هوانگ حرف میزنه

بله،اون توسط نوادگانش مورد انتقاد قرار گرفته بود

ولی هیچ پادشاهی مثل اون نبوده که

چنین قدرت و شکیبایی داشته باشه

بله،اجیته همیشه به این مواردو میگه

یک قدرت مطلق در یک سلطنت
توانایی عوض کردن دنیا رو داره

بله اعلیحضرت

اعلیحضرت

بله؟

شما واقعا میتونید ذهن بقیه مردمو بخونید؟

کنجکاو شدی؟

اره اعلیحضرت

البته که میتونم همه چی رو تو روح
انها مشاهد کنم

 

که از یک سطح خاص فراتر میره

من گفتم که بودا میتونه چیزهای فراتر از این دنیا رو ببینه

شما میتونید اعلیحضرت؟

بله من میتونم. من مایتریا بودا هستم . من میتونم همه چیزو ببینم

 

پس ژنرال وانگ الان داره چیکار میکنه؟

 

چی؟
منظورت چیه؟

 

ژنرال وانگ بعد شما مرد مورد احترامی تو کشوره

 

من شندیم که چوریونگ و

جیک ریونگ رو گرفته و داره برای
بار سوم ازدواج میکنه

درسته،من رضایتمو اعلام کردم

در حال حاضر دارن مراسم عروسی رو آماده میکنن

بهم گفتن برادر قسم خورده شماست

بله وانگ گان برادر منه

اون یکی از بزرگترین قهرمانان زمان ماست

تو به زودی باید اونو ببینی اون بعد از ازدواجش برمیگیرده

این واقعا حقیقت داره؟

 

برادر. ارباب یو شما رو به آبگرم خصوصی خودش دعوت کرده

 

از این فرصت استفاده و برای چند روز استراحت کنید

ته پیویونگ اینو برای شما اماده کرده ولی

جوابی به ما نداده

اون باید استراحت کنه
ارباب یو از قبل همه چیزو آماده کرده

 

به هر حال سولهی کجاست؟

اون چیزهایی رو که میخواست برداشت و
به قلعه سابولجی رفت

که این طور؟

خیلی حیفه که اون با ما نیست تا از این استراحت لذت ببره

 

خوش امدید ژنرال وانگ
منتظر شما بودیم

ممنونم برای دعوتتون و امیدوارم منو به خاطر تاخیرم ببخشید

من میدونم که شما سرتون شلوغه ژنرال

خوش اومدید ژنرال

سلام بانوی من

ژنرال. بانو سین عروس جدیدتونه

اجازه بدید تا بهتون تبریک بگم

لطفا بیا داخل

اجازه بدید بریم داخل

 

و نگرانی شما در مورد سرباز های
خسته و زخمی رو درک میکنم

 

واسه همین امکاناتی رو برای انها هم فراهم کردم

ممنونم ارباب

من قبلا به ژنرال وانگ گفته بودم،ارباب

 

که این طور
شما و افرادتون باید اینجا استراحت کنین

من نمیدونم که چطوری از حسن نیت شما تشکر کنم

ارباب یو مدت ها دنبال یکی مثل شما بود،ژنرال وانگ

الان هم به خواسته اش رسیده

بله،اعلیحضرت همه چیو تایید کرده

تبریک میگم

 

چند روزی رو استراحت کنید تا مراسم عروسی آماده بشه

اینها نامه هایی از اعلیحضرت و دو

پدر زن شماست اونها به شما تبریک گفتند

 

به گفته بودن،ارباب

این یک قول برای اتحاد ماست

نمیدونم چه طوری باید خوشحال باشم

 

ما هم خوشحال هستیم

ما هم همین طور

 

ممنونم و برای چند روز به طور کامل استراحت کنید

ما چند مهمون خیلی مهم برای عروسی داریم

و یک نفری که شما از دیدنش شگفت زده میشید

کی میتونه باشه؟

اونو توی مراسم عروسی میبینید

حالا بیاین بریم چیزی بخوریم

 

سولهی،بدون خبر به این جا امدی؟

من اومدم تا شما رو برای مراسم عروسی اربابم دعوت کنم

ها؟ دعوت به چی؟

مراسم عروسی؟
کی قراره داماد شه؟

ژنرال وانگ قراره با دختر ارباب یو ارباب چونگجو

ازدواج کنه

دختر لرد یو؟

بله،انتظارشو داشتم تو جنگ اخیر
با هم کار میکردن

ولی اون که دو تا زن داره با این حساب بازم میخواد ازدواج کنه؟

بله قربان

 

بعضی از مردم یک زن هم نمیتونن بگیرن اونوقت اون داره برای

سومین بار ازدواج میکنه

مردان بزرگ قلبهای بزرگی دارن جناب

بله شما درست میگین
قهرمانان زن و شراب رو رد نمیکنن

واقعا حیفه که شما هنوز ازدواج نکردی. مرد خوب من

 

این ناامیدی بزرگیه

من فقط میخوام به شما کمک کنم،ارباب

اینو شنیدی دائه جو؟

دائه جو از احساسات سولهی خبر داره،ارباب

 

استاد پارک؟

بله بانوی من

این نظر کی بود که پدر منو برای این عروسی دعوت کنید؟

صادقانه بگم این نظر من بود

من میخواستم ایشونو به عروسی
استادم دعوت کنیم

واسه همین با ارباب یو مخفیانه این قرارو گذاشتم

تا کی میخواین ما اسباب بازی شما باشیم؟

بانوی من. شما اشتباه میکنید

همه اینها به خاطر اینه که من بتونم به شما نزدیک تر بشم

میخوام این موضوع رو روشن کنم

تحت هیچ شرایطی مال شما نخواهم بود

 

بانوی من

شما مردی نیستید که من دنبالشم. اینو میفهمید؟

شمشیر من ساکت نمیمونه
اگه بخواین دوباره این کارو بکنین

بانوی من چرا شما اینکارو با من میکنین؟

این کارا چه معنی ای میده دائه جو؟ سولهی مهمون ماست

 

بانوی من

دائه جو بعضی وقتها مثه برادرش کیون هوون رفتار میکنه

 

معلوم نیست کی میخواد بزرگ بشه؟

 

ژنرال پارک؟

بله اقا

دلسرد نشو

زنان احساسات شون رو با روش های
عجیب نشون میدن

بله میدونم ارباب

میام،البته که میام

ژنرال وانگ با احترام نسبت به من رفتار میکنه

 

همه خونواده من که شامل دائجو هم میشه به عروسی ژنرال

وانگ خواهیم اومد. این تنها کار مناسبیه که میتونیم انجام بدیم

ممنونم قربان

 

امیدوارم که اوقات خوبی داشته باشیم

دیدن عروسی باعث ارام شدن دائه جو میشه
درست میگم سولهی؟

شما تنها کسی هستید که منو میفهمید قربان

 

داری اشتباه میکنی
نمیدونی من چه قدر به تو اهمیت میدم

 

ممنونم بانو.
ممنونم

 

احتیاج به تشکر از ما نیست
واسه خوشحالی خودمونه

 

گفتی وانگ گان داره با دختر حاکم چونگجو

 

ارباب یو گئونگدال ازدواج میکنه؟

بله اعلیحضرت

 

به نظر میرسه این ازدواج با انگیزه
سیاسی داره صورت میگیره

اون دوتا زن داره

این در جنگ یک حرکت هوشمندانه است

ایجاد رابطه ی خونی قدرت شونو افزایش میده

درسته،ژنرال چوی داره درست میگه

وانگ گان دشمن ماست اما در واقع اون یک مرد درخشانه

اون به سادگی هزاران سربازو تشکیل داد و

اتحاد خانوادگی با ارباب یو بسته

همون کاری بود که تو گئوم سونگ هم انجام داد

درسته

این یک استراتژی زشتیه
که با ازدواج

بتونه حمایت نظامی دریافت کنه

ما داریم دشمنو ستایش میکنیم؟
ارتش ما کجا بودند

وقتی که این اتفاق داشت میفتاد؟ ما همزمان جوکریونگ و چوریونگ رو از دست دادیم

 

الان وقت تعریف کردن از دشمن نیست

درسته

وقتی در موردش فکر میکنم
اعصابم به هم میرزه

اعلیحضرت،اتفاقی که افتاده
دیگه قابل برگشت نیست

مهم نیست چیو از دست دادیم
باید رو به جلو حرکت کنیم

بله. ما باید گذشته رو به گذشته بسپاریم و یک

استراتژی جدید تهیه کنیم

اعلیحضرت،دفاع دوباره از چوریونگ و جیک ریونگ

غیر ممکنه ازتون میخوام به گئوم سونگ حمله کنین

این قصد منم هست معاون نخست وزیر

بله اعلیحضرت

اماده سازی برای حمله به گئوم سونگ رو سریعتر انجام بدید

بله،اعلیحضرت
زمینه هاش داره فراهم میشه

و ژنرال سودال در موجینجو مشتاقانه منتظر این شانسه

 

زیاد طول نمیکشه،اعلیحضرت

خوبه. ما باید گئوم سونگو پس بگیریم

 

خیلی خوبه،ولی سریع نمیشه
بهش رسیدگی کرد

 

برای پس گرفتن گئوم سونگ باید
از طریق دریا و زمین

حمله کنیم

درسته ژنرال

 

سخته چون دشمن تحرک بی نظیری داره

ما باید تو حرکت مون سرعت ببخشیم

 

دلیل شکست اخیر ما هم همین بود

 

به خاطر از دست دادن حمایت مردم بود

 

درسته ما ناامیدی مردم رو به کلی
نادیده گرفتیم

ولی این بار فرق میکنه

 

ما داریم کشتی و نیروهای دریایی
رو جمع آوری میکنیم

 

و با مبارزین قوی ای که اعلیحضرت داره میتونیم

 

در نهایت گئوم سونگو بگیریم

بله ما میتونیم. این کاری نیست که ما نتونیم انجامش بدیم

درسته باید غروری که با از دست دادن
چوریونگ و جیک ریونگ از دست رفت

با گرفتن گئوم سونگ پس بگیریم

 

فقط این نیست

 

مسئله غرور منه

 

به خاطر همین ما باید اونجا رو پس بگیرم

 

افتخار من افتخار بکجه است
این چیزیه که باید پس بگیریم

 

من در مورد فعالیت های مشکوک دشمن شنیدم

 

بله،فرمانده دشمن داره کشتی های

نیروی دریایی بکجه رو جمع میکنه
همچنین گزارش هایی دریافت کردیم

 

میخوان ارتش شونو علیه ام بفرستن

 

جنگهای طولانی مدت اغلب مردمو

 

تحت تاثیر قرار میده

 

به خاطر روش های اشتباهی که
کیون هوون استفاده میکرد

 

تونستیم گئوم سونگو بگیریم
شما نباید اینو فراموش کنین

 

شما هرگز نباید حمایت مردمو از دست بدین

 

بله،به این مسائل توجه دارم

 

ولی شنیدم مردم تو پایتخت خیلی ناامید هستن

اعلیحضرت هیچ رحمی به مردم نمیکنه

فقط برای حمله به شمال عجله داره

 

درسته من شاهد ناراحتی مردم

تو سفری که اخیرا به پایتخت داشتم بودم

 

خواسته های سلطنتی مردم رو به شدت رنج میده

 

ما خوش شانسیم که تو همچین زمانی

 

اونجا نیستیم

 

بهم گفتن ژنرال وانگ مجبوره دوباره ازدواج کنه

 

اره این درسته

 

گان مرد خیلی خوبیه

 

واسه همین من و پدرزنش موافقت کردیم

 

غیر قابل اجتناب بود

 

ولی آب اینجا بی نظیره

 

ارباب یو باید خیلی ثروتمند باشه
تا آب گرمی مثل این داشته باشه

اونم برای استفاده شخصی خودش

تو خیلی مرد خوش شانسی هستی برادر گان

همه همسران شما از ثروتمندترین خانواده های منطقه

خودشون هستند

 

در واقع ثروت انها مال من که نیست

 

برادر ایا شما خبرها رو شنیدید؟

درباره چی؟

به من گفتن که یک مرگ غمبار در در چول وون اتفاق افتاده

 

مرگ غمبار؟

 

جناب سوک چونگ بعد از بیان حقیقت کشته شده

 

کشته شده؟

اون توسط گرز سنگینی که اعلیحضرت
دستورشو داد کشته شد

چی؟ جناب سوک چونگ مرده؟

حتی بیشتر از ده ها نفر از
شاگردانش رو هم زنده به خاک سپرده شدن

این چطور میتونه درست باشه؟

 

برادر،شنیدم اون به تازگی با شما دیدار کرده

بله،همین طوره

 

من مطئنم برای سفرش هدفی داشته

 

بله،همین طوره حالا که فکرشو میکنم درسته

وقتی اینجا بود در مورد مرگ ناگهانی میگفت

 

اون چی گفت؟

 

اون گنجا رو که نماد مایتریاست رو برای نگه داری به من داد

گانجا؟

بله. اون اعلام کرد که مایتریای حقیقی در زمان ما

اعلیحضرت نیست بلکه ارباب ما وانگ گانه گانجا

نماد بودایی ها توسط استاد جین پیو تکمیل شده

اتفاق بی نظیری بوده

مشکل این اتفاق اینه که ممکنه
زود بروز کنه

 

این یک رازه

اگه شاه متوجه بشه همه ما به جرم
خیانت اعدام میشیم

واسه همین باید مخفی باشه

در حرف هامون باید خیلی مراقب باشیم

 

این نشون میده که پیشگویی حقیقت داره

این که در آینده شما سه امپراطوری رو متحد میکنید

کافیه

من خدمتکار وفادار اعلیحضرت هستم و تا اخر هم خواهم بود

ولی برادر،اعلیحضرت مردی که
قبلا بوده دیگه نیست

 

تعداد زیادی از مردم مردن
و رنج بدبختی ادامه داره

 

مجبورن جنگ های بی شماری انجام بدن و
کار اجباری بکنن

اعیلحضرت با ستم داره حکومت میکنه

 

ذهن خوانی؟ چقد بی معنی

 

کافیه دیگه

شما بعد عروسی باید به چول وون برین

شما باید شدیدا احتیاط کنین

کوچک ترین اشتباهی ما رو با خطر
بزرگی مواجه میکنه

 

اعلیحضرت روزی حاکم بینظیری بود

 

چوی یونگ

بله اعلیحضرت

 

دارم کتاب شیجی رومیخونم

اینجا یک داستان از هان فی زوئه

شین هوانگ امپراطور چین
به خوندن چنین کتاب هایی علاقه داشته

همیشه میخواسته باهاش ملاقات داشته باشه

بله،شین هوانگ کشورهایی مثل هانو برای

دیدار با هان فی تسخیر کرده

درسته،سرانجام باهاش ملاقات کرد ولی

افراد شیطانی توطئه کردن و فی رو به قتل رسوندن

بله،این به ما نشون میده که بدست آوردن
یک مرد ارزشمند چه قدر سخته

شی هوانگ برای بدست آوردن هان فی به
یک کشور حمله کرد

ولی قبل از این که اونو به خدمت بگیره
اون به قتل میرسه

نشون میده افراد چه قدر میتونن ساده لوح باشن

دقیقا

اسون نیست که به چیزی میخوایم و
فکرشو میکنیم که بهش برسیم

 

اعلیحضرت وزیر ساخت و ساز اومدن

آجیته؟

داخل شو

 

میبینم که مشغول مطالعه هستید اعلیحضرت

 

بله من دارم در مورد هان فی در شیجی میخونم

 

میدونم. اون پنجاه و پنج نظریه قطعی درباره

تئوری های سیاسی نوشته و
رابطه بین حکومت ها رو گفته

درسته،واقعا کتاب بی نظیریه

 

واسه چی به اینجا امدی؟

میخوام در مورد فتح شمال حرف بزنم

 

بگو

این کار نیازمند منابع عظیمی
از نیروی انسانی و منابع مالیه

البته

ولی واقعیت بر خلاف انتظار ماست

 

بدست آوردن منابع مشکله

 

چی میگی؟مگه من همه چیزو روشن نکردم؟

تنها دو انتخاب وجود داره
نافرمانی یعنی مرگ

بله اعلیحضرت ولی واقعیت اینه که

واقعیت چیه؟

اعلیحضرت میخوام قدرت زیادی به من بدین

افراد هنوز هم دستورات منو نادیده میگیرن

و به بهانه های بیخود کارها رو عقب میندازن

 

که این طور؟چه کمکی میتونم بکنم؟

 

نمیخوام حرفی بزنم که اشتباه برداشت کنین

 

میتونی حرفتو بزنی

به من اجازه بدین به زور دستوراتو اجرا کنم

چی میخوای؟

 

به من شمشیر سلطنتی رو بدین

 

شمشیر سلطنتی؟

بله،شمشیر سلطنتی باعث برتری میشه

فرمانده ارتش اونو به عنوان یک نماد
اون به جنگ میبره

برای این که انجام یک ماموریت خاص اهمیت داره

 

بسیار خوب

عدم اقتدار نمیتونه دلیلی برای شکست باشه

چوی یونگ

بله اعلیحضرت

شمشیرو به من بده

بله

 

من از شما خیلی ممنونم

ولی محقق اجیته

بله اعلیحضرت

قبل از این که شمشیرو به شما بدم باید چیزی بگم

 

بله اعلیحضرت

 

شمشیر و چاقو وسیله جالبیه

ولی تو دست یک بچه
واسه خودش خطر بزرگی ایجاد میکنه

ولی تو دست یک نجار ابزار خیلی مفیدیه

 

چیزی که تو دست دزد باشه

به مردم آسیب میزنه درست میگم؟

 

چیزی که دنبالشی شمشیر نیست
بلکه قدرت بیشتره

 

اعلیحضرت

 

من قبلا به شما قدرت داده بودم

ولی تو بیشترشو میخوای

من فقط یک چشم دارم
ولی چیزهای زیادی رو میبینم

فهمیدی؟

 

بله اعلیحضرت

 

قدرت سیاسی باید بین همه توزیع بشه

واسه همین مشاور هنوز فرد نزدیک به منه

 

حالا،بازم شمشیر رو میخوای؟

 

بله اعلیحضرت

 

هنوز به شمشیر نیاز داری

ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا
تلگرام:wanggun2000